سیدمحمدرضا هاشمی- شهرآرانیوز؛ بسیاری از مهاجران افغانستانی در روزهای کرونایی شغل خود را از دست دادند و تا زمانی که شرایط به حالت عادی خود باز نگردد ناچارند با همین وضعیت دست در گریبان باشند.
در بین مهاجران افغانستانی، هستند افرادی که در هنرهایی همچون نقاشی، خطاطی و دیگر شاخههای هنری فعالیت دارند و سالهاست از همین راه روزگار میگذرانند. با شیوع کرونا و فراگیرشدنش این افراد مجبور شدند، مغازههای تابلوسازی، گالریهای نقاشی و آموزشگاههای کوچک خود را تعطیل کنند و برای در امان ماندن از ابتلا به این ویروس به قرنطینه بروند. این قشر هنرمند حالا بدون هیچگونه حمایتی و بعد از هفتهها قرطینه با مشکلات عدیدهای مواجه هستند.
جایگاهی برای هنرمندان مهاجر در ایران تعریف نشده
«محمدحسین جعفری» از چهرههای شاخص هنر مهاجران افغانستانی در مشهد است؛ او که سالهاست در گالری کوچک خود در «گلشهر» دورههای مختلف هنری برگزار میکند و در طول این سالها توانسته هنرمندان زیادی تربیت کند. او درباره اثرات کرونا بر زندگی هنرمندان افغانستانی که از راه هنر روزگار میگذرانند میگوید: «هنرمندان مهاجر افغانستانی همانند دیگران از بلای کرونا در امان نبودند، بهخصوص آنهایی که درآمدشان از محل فروش آثار هنری بوده.»
وی معتقد است که در بازار هنر باید بهروز بود تا بتوان درآمد خوبی حاصل کرد. از آنطرف، بیشتر درآمد هنرمندان مهاجر از طریق حضور زائران به مشهد بوده که این بازار ماههاست راکد شده است: «شرایط پیش آمده باعث شده است، بعضی از هنرمندان شغل خود را تغییر دهند. ما شاهد هستیم که دولت ایران از گروههای آسیبپذیر مثل هنرمندان حمایتهایی را انجام داده است. امّا ظاهرا جایگاهی برای هنرمندان مهاجر در ایران تعریف نشده است. آنها نه از سوی سازمان ملل و نه از طرف گروهها دیگری هیچ حمایتی نمیشوند.»
جعفری معتقد است اگر برای هنرمندان مهاجر صندوق حمایتی ایجاد شود در روزهای اینچنینی میتوانند از یکدیگر حمایت کنند: «در رابطه با تشکیل صندوق حمایتی از هنرمندان تاکنون چنین اتفاقی نیفتاده است. ایجاد یک صندوق حمایتی قطعا یک حامی سازمانی میخواهد. هنرمندان مهاجر نمیتوانند با تکیه بر درآمد خودشان این صندوق را راه بیندازند.»
همزمانی خلق اثر هنری و فکر کردن به نان شب کار دشواری است
«حبیب الله مظفری» از هنرمندان افغانستانی است که نزدیک به 20 سال است در منطقه گلشهر مغازه تابلوسازی دارد، او متولد 1353 است و برای اینکه به خوشنویس ترازی تبدیل شود سالها زحمت کشیده است: «من ۲۵سال است خوشنویسی میکنم و از این راه روزگار میگذرانم، امرارمعاش از طریق هنر بهخودیخود کار سختی است، بهخصوص در حاشیه شهر که ما در آنجا سکونت داریم. در حاشیه شهر خانوادهها آنقدر مشکلات دارند که به خرید اثر هنری فکر نمیکنند؛ تازه این شرایط مربوط به قبل از کرونا است در شرایط کرونا اوضاع چند برابر وخیمتر شده است.»
زندگی هنرمندان مهاجر در دوران کرونا اولویت هیچکس نیست
«راضیه صفدری» از هنرمندان نسل جوان مهاجر است. او 27 سال دارد و سه سال است که در محله مهاجرنشین «گلشهر» مغازهای را تبدیل به کارگاه و آموزشگاه نقاشی کرده است. او درباره تجربهاش از روزهای کرونایی میگوید: «درآمد اصلی ما از آموزش هنرجویان است، وقتی موضوع کرونا پیش آمد خانواده به من گفتند که چون آموزشها حضوری است کلاسها را تعطیل کن. من ۵۰ روز گالری را تعطیل کردم و هیچ درآمدی نداشتم. صاحب مغازهای که در آن کلاسهایم را برگزار میکنم نه تنها در شرایط کرونا با من همکاری نکرد بلکه از من خواست که هزینه اجاره را پیش پرداخت کنم.»
او میگوید که در دوران قرنطینه روزهای سختی را تجربه کرده و از بیتوجهی به هنرمندان گلایه دارد: «ما هنرمندان مهاجر همیشه تنها بودیم و هیچوقت هیچ نهادی از ما حمایت نکرد. در بحرانی مثل کرونا اولویت برای سازمان ملل رسیدگی به وضعیت افرادی است که بیماری دارند. در واقع شرایط زندگی ما هنرمندان مهاجر در دوران کرونا اولویت هیچکس نیست.»
حرکت در مسیر هنر دلسرد کننده است
«محمد احمدی» متولد سال 1365 است، او چند سالی است که خوشنویسی میکند و معتقد است که هنرمندان افغانستانی هیچ وقت از سوی هیچ نهادی حمایت نشدهاند و همیشه خودشان از پس مشکلاتشان برآمدند: «متاسفانه در روزگاری که ما زندگی میکنیم، حرکت در مسیر هنر دلسرد کننده است و هیچ کس برای حمایت از هنرمندان قدمی بر نمیدارد. من هنرمندان زیادی از مهاجران افغانستانی را میشناسم که این روزها حال خوبی ندارند.»
از هیچکس توقع حمایت ندارم
«طاهره امینی» از هنرمندان نسل جدید مهاجران افغانستانی ساکن مشهد است، او کاردانی گرافیک و لیسانس انیمیشن دارد، و این روزها به در رشته تصویرسازی فعالیت میکند. امینی که تجربهای متفاوت در مقایسه با دیگر هنرمندان افغانستانی در روزهای کرونایی داشته میگوید: «کرونا روی کار من هیچ تأثیری نداشت، کار من طوری است که نیازی به حضور در دفتر و شرکت در جلسات ندارم. به همین دلیل روزهای کرونایی در زندگی من اثری نداشته است.»